اين خبر را بخوانيد:حذف شعار «مرگ بر آمريكا» ادعاي شاذ السابقون انقلاب بود/ برجام هزينه فهميدن بدعهدي آمريكا براي دولت است

شرح خبر:

خبرگزاري فارس- گروه احزاب؛ مريم عاقلي: بناي استكبار ستيزي انقلاب اسلامي از خيلي وقت قبل از پيروزي انقلاب و همزمان با اعتراض امام به لايحه كاپيتولاسيون و مصونيت قضائي آمريكايي‌ها در آبان 43 گذاشته شده بود و 13 آبان سال 58 فقط آجر ديگري بر بناي حضرت روح‌الله گذاشته شد و دانشجويان خط امام اين فرزندان خلف روح‌الله به درستي به سمت اشغال سفارت آمريكا رفتند.

تنها يك روز بعد از اين اتفاق يعني روز 14 آبان سال 1358 دولت موقت به نخست‌وزيري بازرگان استعفا كرد و اين رخداد اولين و مهم‌ترين پس لرزه تسخير لانه جاسوسي بود؛ اتفاقي كه تفكر بازرگان را به صورت رسمي در مقابل تفكر امام قرار داد و خط بندي‌هاي سياسي اوايل انقلاب از همان زمان به صورت جدي شروع شد.

استعفاي شتابزدۀ رئيس دولت موقت به اين اميد مطرح شد كه امام خميني واكنش نشان داده و دانشجويان را براي تخليۀ محل اشغال‏ شده تحت فشار بگذارد؛ اما امام بلافاصله استعفا را پذيرفته و با عنوان «انقلاب دوم» از حركت انقلابي دانشجويان حمايت كردند.

بنابراين قطعا تسخير لانه جاسوسي يكي از نقاط عطف و اوج انقلاب اسلامي در كمتر از يكسال بعد از پيروزي انقلاب است؛ هرچند كه برخي انقلابي‌هاي سابق، به خاطر خستگي از اين راه پر فراز و نشيب از ملت ايران عذرخواهي كنند.

در اين گفت‌وگو استمرار تفكر بازرگان نسبت به آمريكا در دولت‌هاي مختلف، مواجه با آمريكا در دوران جديد و مساله نفوذ در پس تسخير سفارت آمريكا و سياست‌هاي استكبار ستيزانه جمهوري اسلامي در دوران پسابرجام مرور شده است.

سيد مرتضي نبوي، مديرمسئول روزنامه رسالت، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و عضو شوراي مركزي جامعه اسلامي مهندسين بوده است،‌ او وزير پست، تلگراف و تلفن در دولت اول ميرحسين موسوي بود. نبوي در زمان شاه فعاليت‌هاي سياسي داشته و مدتي نيز در زندان‌هاي حكومت پهلوي حبس بوده‌ است.

آنچه در ادامه مي‌آيد مشروح گفت‌و‌گوي خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاري فارس با سيد مرتضي نبوي است:

فارس: يكي از مهمترين مسائلي كه پيش از انقلاب اتفاق افتاد و به عنوان آلترناتيو انقلاب ظاهر شد، بحث كاپيتولاسيون بود كه حضرت امام نيز به خاطر اين موضوع تبعيد شدند و در واقع يكي از مبناهاي اصلي پيروزي انقلاب در آن مقطع گذاشته شد، چرا در بين علماي آن زمان حضرت امام پيش قراول مبارزه با كاپيتولاسيون شدند؟

نبوي: ويژگي‌هاي حضرت امام خاص خود ايشان است، ايشان يك فقيه مجتهد و زمان‌شناس در مقام امر به معروف و نهي از منكر بودند. يكي از خاطرات مهم حضرت امام اين است كه ايشان بعد از اينكه امر به معروف و نهي از منكر در رساله‌هاي عمليه متروك شده بود و به اين مسائل پرداخته نمي‌شود ايشان بيش از 200 فتوا درباره امر به معروف و نهي از منكر را نوشتند و همين باعث شد كه رساله‌هاي ايشان به عنوان كتب ممنوعه در رژيم پهلوي قلمداد شود و از اين رو اين رسانه‌ها به صورت مخفيانه توزيع مي‌شد.

*اولين بناي استكبارستيزي حضرت امام اعتراض به لايحه كاپيتولاسيون بود

امر به معروف و نهي از منكر جزء واجبات در دين ماست و ما بايد ارزش‌ها و ضدارزش‌هاي آن را بشناسيم و نسبت به آنها انجام وظيفه كنيم و نهضت حسيني هم متكي به امر به معروف و نهي از منكر بوده است؛ امام تاكيد داشتند كه در رژيم پهلوي با دين مبارزه مي‌شد و شاه در خاطراتش اقرار كرده بود كه از طرف آمريكا مامور است كه با اسلام در ايران مبارزه كنند بنابراين ايشان هم به موقع هشدار دادند، به ويژه در شرايطي كه بعد از رحلت آيت‌الله بروجردي رژيم پهلوي احساس مي‌كرد خلأ مرجعيت وجود دارد و مي‌تواند ماموريت‌هايي كه آمريكا به او داده انجام دهد و يكي از خواسته‌هاي آمريكا نيز همين كاپيتولاسيون و مصونيت مستشاران آمريكا در ايران بود كه اگر خلافي انجام دهند در اينجا محاكمه نشوند و در اختيار آمريكا قرار بگيرند و اين مغاير با استقلال كشور بود.

حضرت امام اين خلأ مرجعيت را بلافاصله با عكس‌العمل‌هاي خود پركردند و بعد با حمايت جامعه مدرسين در تأييد مرجعيت ايشان ما شاهد تثبيت مرجعيت حضرت امام بوديم و شاه با شكست مواجه شد و دولت وقت نتوانست اين طرح را به تصويب برساند و اين امر داغي بر دل رژيم شد.

فارس: يكي از نقاط عطف انقلاب اسلامي تسخير سفارت آمريكا در سال 58 بود، چطور چنين ذهنيتي براي تسخير لانه جاسوسي بين دانشجويان شكل گرفت و نقش اين اقدام انقلابي دانشجويان در شروع كار انقلاب به چه صورت بود؟

نبوي: با توجه به صحبت‌هاي قبلي بايد گفت كه حضرت امام يك شناخت ملموسي از وضعيت جهاني داشتند و عمده مشكلات جهان را زير سر آمريكا مي‌دانستند، با اينكه آمريكا و شوروي آن زمان دو قطب اصلي در جهان بودند اما امام با اين وجود، اين مشكلات را ناشي از اقدامات آمريكا مي‌دانستند و نگاه عميق حضرت امام بر اين بود كه ريشه مشكلات در داخل كشور ناشي از رژيم پهلوي، ريشه مشكلات منطقه، رژيم صهيونيستي و مشكلات دنيا را نيز زير سر آمريكا مي‌دانستند و مقابله با كاپيتولاسيون نيز مقابله با آمريكايي‌ها بود،چراكه يكي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي استقلال و نفي سلطه كشورهاي ديگر بود.

*آمريكا را از در بيرون كردند تا از پنجره بتواند بازگردد

بعد از پيروزي انقلاب آنها به ظاهر چاره‌اي نداشتند بپذيرند، چون آمريكا تا آخرين لحظات تلاش كرد اين انقلاب را بازگرداند و متوقف كند و فكر مي‌كرد شبيه كاري كه در كودتاي 28 مرداد 1332 انجام داد و شاه را برگرداند اينجا هم مي‌تواند همين كار را كند در حالي كه اين بار يك انقلاب فراگير مردمي بود كه حضرت امام مرجع تقليد و رهبر مردم بود و دوستان اروپايي آمريكا به او حالي كردند كه كار از كار گذشته است، ظاهرش اين بود كه آمريكا با انقلاب كنار آمد تا بعدا بتواند نفوذ كند و اگر او را از در بيرون كردند از پنجره بتواند بازگردد.

* دانشجويان به درستي سفارت آمريكا را مركزي براي براندازي تشخيص دادند

بلافاصله بعد از آمريكا فعاليت‌هاي جاسوسي و براندازانه نسبت به انقلاب اسلامي آغاز شد. چه كودتاها و ناآرامي‌هايي كه در برخي مناطق انجام گرفت و از اين رو دانشجويان به اين نتيجه رسيدند كه سفارت آمريكا مركزي براي براندازي و مقابله با آمريكا است.

فارس: يعني خصومت و دشمني آمريكا با ملت ايران در قبل و بعد از پيروزي انقلاب هيچ تغييري نكرد.

نبوي: در خوي تجاوزگري و دشمني آمريكا هيچ تفاوتي ايجاد نشده است و اگر به ظاهر جمهوري اسلامي را به رسميت شناختند اما در باطن به دنبال فرصتي براي براندازي بودند تا جمهوري اسلامي را به يك دولتي كه آمريكا را بپذيرد تغيير دهند.

مردم ايران از قديم با دشمني‌هاي ديرينه آمريكا آشنا بودند و بعد از انقلاب هم آمريكا اين حركت را شروع كرد و حتي در جنگ تحميلي هم نقش‌آفريني كردند، بنابراين اين موضوع تشخيص هوشمندانه درستي توسط دانشجويان پيرو خط امام بود كه متوجه شدند سفارت آمريكا يك مركز براي مقابله با استقلال جمهوري اسلامي است.

فارس: زماني كه سفارت به تسخير دانشجويان درآمد اين تحليل كه با اين اقدام دولت موقت استعفا مي‌دهد و قطع رابطه مي‌شود و حمله آمريكا به اتفاق مي‌افتد، تصور مي‌شد، در واقع چقدر دانشجويان به وزن سياسي اقدامي كه مي‌خواستند انجام دهند واقف بودند؟

نبوي: قبل از حادثه 13 آبان 58 عده‌اي از دانشجويان چپ كه دل در گرو امام و انقلاب نداشتند وارد سفارت آمريكا شدند اين اقدام محكوم شد و بلافاصله آنها را بيرون كردند چون آنها رويكرد ماركسيستي داشتند اما تسخير لانه جاسوسي در سال 58 مورد تأييد حضرت امام قرار گرفت و اين براساس يك برنامه‌ريزي بود،چراكه بالاخره مسئله حيات و ممات انقلاب مطرح بود و آمريكا با موجوديت نظام جديد ما مقابله مي‌كرد.

لذا حركت انقلابي دانشجويان كه به تعبير حضرت امام انقلابي بزرگتر از انقلاب 57 بود مورد تأييد ايشان قرار گرفت و اين تشخيص داده شد كه عوارضي هم دارد و با توجه به اينكه آمريكا در مقام نابودي اصل انقلاب و اصل نظام جمهوري اسلامي مركز توطئه و براندازي تسخير شود ولو اينكه عواقبي داشته باشد، اما اگر اين اتفاق نمي‌افتد ما بايد منتظر مي‌مانديم كه توطئه‌هاي آمريكا يكي پس از ديگري به نتيجه برسد و همان‌طور كه بي‌سابقه هم نبود در جاهاي ديگر انقلاب شده بود و آمريكايي‌ها با طراحي‌هاي ساده‌تر آن انقلاب‌ها را برگردانده بودند.

*عواقب تسخير سفارت آمريكا پيش‌بيني شده بود

فارس: يعني عواقب چنين كاري پيش‌بيني هم مي‌شد؟

نبوي: بله، در زمان ما جاهاي ديگر انقلاب شده بود و آمريكا قابل پيش‌بيني بود، حتي جالب است بدانيد برخي از شخصيت‌هاي تراز اول انقلاب مانند آيت‌الله مهدوي كني در آن مقطع موافقت نداشتند و برخي مسئولاني ديگر اما وقتي اين اتفاق مورد تأييد حضرت امام(ره) قرار گرفت از جمله آيت‌الله بهشتي در خبرگان اعلام حمايت كردند.

*مذاكرات هسته‌اي آخرين مرحله مواجهه ما با آمريكا نيست

فارس:‌ يكي از مسائلي كه در بازخواني تاريخي مرور مي‌كنيم، مسئله استعفاي دولت موقت و اعتراض به تسخير لانه جاسوسي در آن مقطع زماني است، الان در يك تطبيق تاريخي ما شاهد اين هستيم كه برخي افراد دولتي مي‌خواهند مراسم 13 آبان به صورت حداقلي و بدون آتش زدن پرچم آمريكا برگزار شود. چرا برخي به دنبال اين هستند كه مراسم 13 آبان را از سكه بيندازند و همچنان به آمريكا خوش‌بين هستند و اعتماد مي‌كنند.

نبوي: خير، اتفاقاً اين آخرين تجربه هم براي ملت ما ثابت كرد كه آمريكا قابل اعتماد نيست و آمريكا از فرصت مذاكرات هم در حقيقت به دنبال سوءاستفاده است و هدف آمريكا در قبال جمهوري اسلامي تغيير نكرده است. يعني آنها در طول پيروزي انقلاب در مقاطع مختلف اعلام كردند به دنبال براندازي جمهوري اسلامي هستند و از طريق برخوردهاي سخت و جنگ تحميلي و محاصره اقتصادي و نفوذ فرهنگي در صدد تضعيف انقلاب اسلامي بودند، اين آخرين مرحله نيست كه رئيس‌جمهور در دوران تبليغاتي وعده داده بود كه هم چرخ سانتريفيوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد، در حال حاضر خيلي از مسئولان دولتي،‌ وزرا و رئيس بانك مركزي اعلام كردند مشكلاتي كه ما داريم و بانك‌هاي بزرگ با ما معامله نمي‌كنند و حتي سوئيفت باز شده اما معامله‌هاي بانكي صورت نمي‌گيرد، اينها از ترس جريمه‌هايي است كه آمريكا نسبت به آنها اعمال مي‌كند. اخيراً وزير امور خارجه آمريكا نيز گفته بود كه تا ايران دست از حمايت خود از سوريه و حزب‌الله برندارد تحريم‌ها بر سر جاي خود خواهد بود.

فارس: مسئله همين است كه با وجود بيّن بودن اين بدعهدي آمريكا و حتي وقتي كه جان كري وزير امور خارجه آمريكا، چكيده تفكر آمريكا را درباره جمهوري اسلامي ارائه مي‌دهد و مي‌گويد مشكل ما حمايت ايران از سوريه و حزب‌الله است، چرا با اين وجود ما شاهد استمرار تفكر بازرگان در قبال آمريكا هستيم؟

نبوي: بالاخره ما در مقاطع مختلف يك ايده را امتحان كرديم و غلط بودن آن روشن شده، اين تجربه چندباره براي ملت ما خواهد بود چون يك شرطي را حضرت امام(ره) گذاشته بودند كه ما با آمريكا رابطه نخواهيم داشت مگر اينكه آدم شود. شايد توجه  برخي مسئولان به اين بوده آمريكا تجربه‌هايي كسب كرده‌ و با شكست آمريكا در منطقه بعد از پيروزي انقلاب و اهدافي كه در منطقه تعيين كرده هيچ‌كدام به نتيجه نرسيده است، جرج بوش به دنبال تشكيل خاورميانه بزرگ بود و مي‌خواست اسرائيل را بر كشورهاي منطقه مسلط كند. روساي جمهور بعدي آمريكا نيز اهداف ديگري داشتند، حتي اعراب را پاي ميز مذاكره با اسرائيل نشاندند و وعده‌هايي را هم كه به آنها دادند عمل نكردند و همه اينها تجربه شد.

* براي چندمين بار آمريكايي‌ها ثابت كردند كه قابل اعتماد نيستند

البته اين مذاكرات اخير كه ايران با 1+5 داشت اين تفاوت را داشت كه ايران از موضع قدرت به آن ورود كرد، اگرچه آنها مي‌گفتند كه تحريم‌هاي اقتصادي باعث شده ايران پاي ميز مذاكره بيايد، اما واقعيت اين بود كه اين مقدار از پذيرش حق غني‌سازي براي ما به دنبال اقتدار هسته‌اي جمهوري اسلامي بود و اوباما و جان كري در اظهارات خود براي قانع كردن مخالفان مذاكره و توافق هسته‌اي مي‌گفتند كه شما چند سال پيش با ايران توافق نكرديد،‌ در حالي كه آن زمان چند صد سانتريفيوژ داشت، در حالي كه الان چند هزار سانتريفيوژ دارد. لذا فاصله زيادي با دستيابي به آن مقدار مواد غني‌شده كه بتواند بمب اتم بسازد، ندارد و دستاورد خود را اين مي‌دانستند كه اگر ما حق غني‌سازي را براي ايران به رسميت شناختيم به خاطر اين بوده كه قبلاً آن را انكار مي‌كردند و مي‌گفتند ايران نبايد از حق غني‌سازي برخوردار باشد. اين هم نه بر اساس كوتاه آمدن ايران، بلكه بر اساس اقتدار ايران و پيشرفت‌هاي هسته‌اي كشورمان بود، منتها همان موقع هم يادمان نمي‌رود مقام معظم رهبري به دولت گفتند كه شما برويد و مذاكره كنيد، اما من به آمريكا خوش‌بين نيستم، لذا بالاخره براي چندمين بار آمريكايي‌ها ثابت كردند كه قابل اعتماد نيستند و اين بايد عبرت خوبي براي مسئولان فعلي دولت باشد.

فارس: شما اشاره‌اي به موضوع برجام داشتيد، خيلي از تحليل‌گران معتقدند كه برجام هزينه سنگين و مهمي براي كشور بود. آيا مي‌توان گفت بزرگترين تجربه‌اي كه ما از اين موضوع داشتيم، تجربه ملموس بدعهدي آمريكا بود كه براي ملت ثابت شد؟ چون رهبري نيز فرمودند؛ بخش مهمي از تعهدات آمريكا انجام نشد، اما ما از بحث غني‌سازي 20 درصد تا فردو و اراك را متوقف كرديم.

نبوي: حتماً همين‌طور است. البته ما نبايد منكر واقعيات شويم، اينكه آنها حاضر نبودند حق غني‌سازي را براي ما به رسميت بشناسند، در اين مرحله پذيرفتيم و آن هم به دليل اقتدار ايران بود، اين يك دستاورد است و ديگر نمي‌گويند ايران چرا غني‌سازي دارد و حتي در باشگاه‌هاي هسته‌اي جهاني حاضر هستند براي باز طراحي رآكتور سنگين اراك همكاري كنند و در اين مقطع اولين نيروگاه هسته‌اي ما در بوشهر براه افتاد و ما قرارداد براي فازهاي بعدي آن مي‌بنديم.

*به نظر ما ريشه شر آمريكاست

يعني اين راه پيشرفت هسته‌اي ما در برجام هموار شد و ظاهرش اين است كه توافق جهاني كه عليه ما بود، ديگر كشورهاي ديگر نمي‌گويند كه ما مصمم هستيم ايران را تهديد كنيم، اما معلوم شد كه ريشه شر آمريكاست كه مشكل آنها با ما نيز فقط هسته‌اي نيست و همان‌طور كه ديديد تحريم‌هاي خود را نيز تشديد كردند و به جاي هسته‌اي اينبار موضوع حقوق بشر و موشك‌هاي دوربرد و پرونده‌هايي كه از اول انقلاب براي ايران باز كردند را در دستور كار قرار دادند و سعي داشتند ايران را تحت فشار قرار دهند.

*محوريت ايران در منطقه باعث شده آمريكا به اهداف خود نرسد

آمريكا در هرحال فكر مي‌كند كه همچنان فرمانده نظم جهاني است و همه بايد از او حمايت كنند و متأسفانه برخي كشورهاي اروپايي نيز چنين تبعيتي را دارند، اما به هر حال شكاف‌ها و مرزبندي‌هايي نيز بين روسيه و آمريكا ايجاد شده و امروز روسيه نيز مشمول تحريم‌هاي آمريكا شده است. بعد از فروپاشي دوقطبي يك دوران گذاري را طي مي‌كنيم كه بايد هوشيار باشيم و رهبري نيز در اوج هوشياري هستند تا در دوران گذار جايگاه خود را براساس ظرفيت‌هايي كه داريم تثبيت كنيم، نه اينكه چون هيچ جايگاهي براي ايران تعريف نمي‌شود، وا بدهيم، يعني جايگاه منطقه‌اي و نفوذ منطقه‌اي ايران بسيار بالاست و ما محور مقاومت هستيم و همين باعث شده آمريكا در منطقه به اهداف خود نرسد.

فارس: چرا با وجود اين بدعهدي‌هاي آمريكا برخي دولتي‌ها هنوز چشم اميد دارند؟

نبوي: وقتي كه رهبري پذيرفتند دولت برود و مذاكره كند و گفتند كه من خوش‌بين نيستم، نتيجه‌اش همراه شدن با جان و دل مردم براي پذيرش اين واقعيت و مسيري بود كه رهبري ترسيم كرده است.

فارس:‌ يك نكته‌اي كه وجود دارد تكليف استكبارستيزي پس از مذاكرات است كه رهبر انقلاب در ديدار با دانشجويان تأكيد كردند مبارزه با استكبار كه آمريكا مصداق اتمّ آن است، تعطيل‌بردار نيست و خودتان را براي مبارزه با آمريكا آماده كنيد، امروز خط امام(ره) در مبارزه با آمريكا چه مختصاتي دارد؟

نبوي: امروز ترسيم‌كننده عيني خط امام(ره)، رهبر معظم انقلاب هستند كه به هيچ‌عنوان از خط امام(ره) كوتاه نيامدند و پاسدار خط امام(ره) هستند، البته با اجتهاد و توجه به شرايط روز اين خط را دنبال مي‌كنند، امروز خط امام(ره) و مقابله با سلطه شرايط جديدي پيدا كرده است و حتي بهتر از گذشته است كه البته نمي‌خواهم بگويم خطر تهديدات نظامي از بين رفته،‌ اما نسبت به آن زمان كه جنگ را تحميل كردند، اين خطرات كاهش پيدا كرده و امروز شرايطي نيست كه آمريكا بتواند مستقيم وارد جنگ شود، بلكه سعي دارد به صورت نيابتي از طريق عربستان و كشورهاي مفلوك منطقه استفاده كند تا در منطقه ايجاد درگيري و ناامني كند. همان‌طور كه رهبري تأكيد كردند امروز خطرات نفوذ بسيار بيشتر است.

فارس: يعني يكي از عرصه‌هاي اصلي مبارزه با آمريكا را مسئله نفوذ پسابرجام مي‌دانيد؟

نبوي: بله، نفوذ فرهنگي، ما امروز شاهد اين هستيم كه شبكه‌هاي اجتماعي چه نقشي دارد و تهاجم فرهنگي متوجه نسل جوان مي‌شود. مسئوليت نسل جوان ما بسيار سنگين‌تر از نسل ماست. امروز جوان ما احتياج به عمق بيشتري از تدين و آگاهي ديني دارد و بايد روي سبك زندگي جوان ايراني كار كرد؛ چراكه دشمن تلاش دارد سبك زندگي غربي را به نسل جديد ما تحميل كند و سبب استحاله يك نسل شود، لذا امروز مأموريت جوانان مجهز شدن به معرفت مكتبي است. سال گذشته ما براي اينكه بمانيم و خط امام(ره) را ادامه دهيم، اقتدار ملي ما تحكيم شود و رهبري نيز دو پايه بسيار مهم را درباره اين مسئله مطرح كردند و گفتند پايه اقتصاد كه درواقع پاشنه آشيل ماست و بايد دچار تحولات ساختاري شود و ريشه مشكلات اقتصادي هم با برجام حل نمي‌شود، بلكه به دست خود ماست.

مسئولان در دولت، مجلس و قوه قضائيه بايد مقررات دست‌وپاگير اقتصادي را بردارند و زمينه را براي فعاليت مردم آماده كنند. پايه ديگر اقتدار كشور علم است كه نبايد پيشرفت علمي ايران كاهش پيدا كند. البته يكي از پايه‌هاي اصلي اقتدار كشور كه موردتوجه قرار گرفته، مسئله فرهنگ است كه البته ساير كشورها نيز تهاجم فرهنگي را احساس و با آن مقابله مي‌كنند. نسل جوان بايد در جبهه علم و فناوري، فرهنگ و اقتصاد مبارزه كند و در عين حال هوشيار باشد كه سبك زندگي‌اش تغيير نكند.

فارس: اين مبارزه با آمريكاي مبتني بر خط امام(ره) كه تبيين مي‌كنيد بين مسئولان بايد چه بروز و ظهوري داشته باشد؟

نبوي:‌ در مقاطع مختلف مسئولاني با شدت ضعف روي كار مي‌آيند، اما هيچ‌كدام در مقام ادعاي مقابله با خط امام(ره) نيستند، اما ممكن است برخي از آنها محافظه‌كار و برخي انقلابي باشند، اما آنچه مقام معظم رهبري به عنوان راهبرد تأكيد دارند اين است كه مي‌گويند حوزه‌هاي علميه بايد انقلابي باشند و وقتي مجمع تشخيص سند چشم‌انداز 20 ساله را تهيه و خدمت مقام معظم رهبري دادند كه در آن جايگاه علمي و اقتصادي ايران مشخص شده است و ايران را كشوري مؤثر در روابط بين‌الملل و الگويي در جنبه‌هاي فرهنگي معرفي كرده است، رهبر انقلاب اين نكته را اضافه كردند كه اين مسئله بايد با حفظ روحيه انقلابي باشد. يعني ايشان ضرورت انقلابي بودن و انقلابي ماندن را تأكيد كردند و براي ادامه مسير امام(ره) بايد همه مسئولان انقلابي باقي بمانند.

ما در دفاع مقدس با الگوي خودمان و نه با الگوي بني‌صدر رئيس‌جمهور فراري كه مي‌خواست به صورت كلاسيك با صدام مبارزه كند، موفق شديم كه با الگوي بومي خود دفاع مقدس را مديريت كنيم و با الگوي خودمان به پيشرفت‌هاي هسته‌اي رسيديم. در زمينه اقتصاد هم ما بايد الگوي خودمان را داشته باشيم و به همين دليل رهبر انقلاب الگوي پيشرفت اسلامي ـ ايراني را مطرح كردند. براي انقلابي ماندن بايد مشكلات اقتصادي با سياست اقتصاد مقاومتي حل شود و انتخابات بايد با توجه به سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري و مردم‌سالاري ديني برگزار شود.

*ادعاي حذف شعار مرگ بر آمريكا از بدسليقگي السابقون انقلاب است

فارس: يكي از شبهاتي كه برخي مسئولان وارد مي‌كنند درباره ماهيت استكبارستيزي انقلاب اسلامي است؛ بعد از روي كار آمدن دولت يازدهم، آقاي هاشمي رفسنجاني ادعا كردند كه امام(ره) موافق حذف شعار «مرگ بر آمريكا» بود. چرا در مقطع مذاكرات اين شبهات به حضرت امام(ره) منسوب مي‌شود.

نبوي: اين مسئله ناشي از بدسليقگي برخي از السابقون انقلاب است كه اظهاراتي به نقل از آنها مطرح و سپس تكذيب مي‌شود.

*حذف شعار مرگ بر آمريكا از حرف‌هاي شاذ است

فارس: اما اين مسئله براي مردم جاي سوال دارد كه چگونه فردي كه خود را نزديك به حضرت امام(ره) مي‌داند چنين چيزي را به ايشان نسبت مي‌دهد.

نبوي: تاريخ از اين نوع مسائل بسيار به خود ديده است. ما يك الگوهاي بسيار روشني داريم، يعني مواضع و عملكرد امام(ره) و رهبري براي ما ملاك است و مردم ما پيش‌بيني‌هاي آنها را نيز ديده‌اند. به همين دليل كساني كه قلب خودشان مريض نباشد، سراغ حرف‌هاي شاذ و نادر نمي‌روند.

برخي فكر مي‌كنند با محافظه‌كاري و به كمك مذاكرات خارجي مي‌توانيم مشكلات خود را حل كنيم. واقعيت هم اين نيست و هيچ كشوري مشكلات اقتصادي خود را با فروش بيشتر نفت حل نمي‌كند و در واقع پنبه اقتصاد رانتي زده شده است. بنابراين نبايد به اين گونه اظهارنظرها وقعي نهاد. بلكه بايد با چراغ روشن و مسير روشن حضرت امام(ره) پيش برويم. خوشبختانه نسل جوان و متعهد انقلابي ما راه خود را مي‌شناسد و امروز از اين همه الگوهاي پيشرفت و دستاوردهاي دفاعي برخوردار هستيم.

فارس: اما كسي كه اين ادعا را به حضرت امام(ره) منسوب كرد خود را يكي از اشخاص مؤثر در اوايل انقلاب مي‌داند.

نبوي: دنيا كه دنياي اجبار نيست، مگر در زمان خود پيامبر(ص) صحابي بزرگ مسيرشان منحرف نشد، مگر بعد از رحلت پيامبر(ص) و شهادت حضرت علي(ع) مگر افرادي راهشان را جدا نكردند، بنابراين همواره چنين افرادي هستند و اگر غير از اين باشد بايد تعجب كرد.

*كساني كه از انقلابي بودن فاصله گرفته‌اند به آمريكا خوشبين‌ هستند

فارس: پس مي‌شود اين نوع ديدگاه را يك خوش‌بيني به آمريكا تلقي كرد؟

نبوي: بله، ما اگر از انقلابي بودن و انقلابي ماندن فاصله بگيريم، راه را اشتباه مي‌رويم و دچار تحليل‌هاي اشتباه مي‌شويم، آن‌هم تحليل‌هايي كه جامعه را با شكست مواجه مي‌كند. بنابراين اگر احتياط‌ها و مراقبت‌هاي رهبري نبود و مي‌خواستيم به صورت دربست به آمريكا و 1+5 اطمينان كنيم، مشخص بود كه امروز چه وضعي داشتيم و به سرنوشت عربستان و اعراب دچار مي‌شديم كه فكر كردند اگر به آمريكا اعتماد كنند مي‌توانند حق خود را از اسرائيل بگيرند، درحالي كه آمريكا به هر قيمت اسرائيل را حفظ مي‌كند تا منطقه روي ثبات و آرامش را نبيند.

فارس: برخي معتقدند استكبارستيزي موجب انزواي ايران مي‌شود و قدم زدن وزير امور خارجه كشورمان با جان كري و مكالمه تلفني با رئيس‌جمهور آمريكا را براي شكستن اين انزوا مطرح مي‌كنند، نظر شما چيست؟

نبوي: تجربيات 4 دهه گذشته ما نشان مي‌دهد كه ما از موضع اقتدار مذاكره كرديم و چيزي كه مهم است اين است كه در برخي جاها براي اينكه منافع ما اقتضا مي‌كند در محدوده‌اي رهبري اجازه مي‌دهند، ورود كنيم، مثلاً رهبري فرمودند اشكالي ندارد ايران درباره منافعي كه مربوط به عراق است گفت‌وگو داشته باشد يا در مذاكرات اخير با 1+5 نيز ما شاهد همين موضوع بوديم، لذا بايد خودمان را باور داشته باشيم و از موضع اقتدار خود كوتاه نياييم. وقتي يك دولت روباه‌صفت و مكار با شما اظهار دوستي مي‌كند اما در همان زمان مي‌خواهد جيب شما را بزند، نمي‌توان اعتماد كرد. بنابراين امروز هيچ كس ايران را منزوي نمي‌داند. الان اوج تبليغات رياست جمهوري آمريكاست و محاسبه كرده بودند بيشترين حجم مذاكرات آنها مربوط به ايران است، در حالي كه اگر ايران منزوي بود چنين اتفاقي نمي‌افتاد و در هر مذاكره‌اي كه مربوط به منطقه است، ايران بايد باشد. اين همه هيأت‌هاي اروپايي به ايران آمدند و امروز منتظرند محدوديت‌ها و فشار و تهديدات آمريكا برطرف شود تا ارتباط خود با ايران را بازسازي كنند.

فارس: با توجه به اينكه بعد از تسخير لانه جاسوسي ما شاهد تفاهم الجزاير بوديم كه در آن نيز آمريكا مانند برجام بدعهدي كرد، به نظر شما اين خوش‌بيني به آمريكا تا كجا قرار است ادامه داشته باشد؟

نبوي: اين بستگي به اين دارد كه مردم و مسئولان چقدر اين عبرت‌ها را به خاطر بسپارند و نخواهند نكات تجربه‌شده را دوباره تجربه كنند، آمريكا ماهيت خود را قبل و بعد از انقلاب ثابت كرده و فرد غيرنرمالي مانند ترامپ پيدا مي‌شود كه واقعيت‌هاي داخلي آمريكا را هم بيان مي‌كند. انديشمنداني كه در آمريكا هستند پيش‌بيني مي‌كنند كه با اين روند آمريكا سلطه آنها قابل دوام نيست؛ اما در داخل اينكه تا كي قرار است اعتماد به آمريكا ادامه داشته باشد، براي مسئولان ما هم يك ميدان آزمايش است؛ چراكه آمريكا مظهر شيطان بزرگ است و شيطان هم هميشه وسوسه مي‌كند و ما اميدواريم از شر شيطان و وسوسه‌هاي آن در امان باشيم.

فارس: از زمان دولت بازرگان تا دولت روحاني شاهد يك تلاش براي برقراري ارتباط با آمريكا هستيم، آيا شما معتقديد اين ارتباط شكل مي‌گيرد؟

نبوي: ما بايد تمام هم و غم‌مان اين باشد كه اقتدارمان را بالا ببريم و قدرت ملي خود را افزايش دهيم و در دنياي امروز اين قدرت‌ها جز در مقابل زبان قدرت كوتاه نمي‌آيد و برخلاف آن چيزي كه مي‌گويند نه به عدالت و نه به دموكراسي معتقد نيستند. انتخابات مظهر دموكراسي است، اما اگر نتيجه دلخواه آنها نباشد، آن را به‌هم مي‌زنند. ما براي اينكه به يك جايي برسيم كه ديگر اين مزاحمت‌ها نباشد، بايد قدرت ملي خود را افزايش دهيم تا طمع استكبار كه در رأس آن آمريكاست قطع شود و مطمئن شويم كه نمي‌تواند نفوذ كند و ضربه بزند.

*بايد نسبت به مديران دو تابعيتي حساس بود

فارس: يكي از مسائل بسيار مهم به ويژه بعد از برجام موضوع نفوذ است و برخي از تحليل‌گران يكي از زمينه‌هاي نفوذ دشمن را حضور مسئولان دو تابعيتي مي‌دانند، اما اينكه اخيراً نيز ما شاهد بازگشت خانم ليلي صرافان از اعضاي ناياك به همراه چند مسئول دوتابعيتي كشور هستيم. اين مسئله چقدر در بحث نفوذ مؤثر است؟

نبوي: اين بحث روشن است، كسي كه تابعيت يك كشور را مي‌پذيرد، مفهومش اين است كه از تابعيت كشور مبدأ در حال خارج شدن است و در عمل كسي نمي‌تواند هم تابع حكومت آمريكا و كانادا باشد و هم تابع حكومت ايران، بنابراين اگر در اين زمينه ابهام قانوني وجود دارد، بايد برطرف شود و در هيچ سطحي از نظام كارگزاران نبايد شاهد حضور مسئولان دوتابعيتي باشيم و حضور آنها به هيچ وجه قابل جمع نيست، بايد بسيار در اين زمينه حساس بود و در هر سطحي كه هستند بايد حذف شوند؛ چراكه آنها به نظام جمهوري اسلامي پايبند نيستند.

فارس: شما مصداق‌هاي نفوذ در دوران پسابرجام را چه مسائلي مي‌دانيد؟

نبوي: مسئولان بايد به تبعات منفي اقدامات خود توجه داشته باشند و مراقب باشيم كه از همين پديده حق نفوذ سوءاستفاده نشود و به ابزاري براي تسويه حساب تبديل نشود، نفوذ يك سري ملاك‌هاي مشخصي دارد كه بايد آنها را شناسايي و با اين افراد برخورد كرد.


خبر تصادفي:
پيشرفت تكنولوژي در ايران بسيار زياد شده است.ايران همگام با بازارهاي جهاني در رابطه با تكنولوژي پيش رفته و مردم ايران از تمامي امكانات جديد دنيا استفاده ميكنند.امروزه اينترنت در ايران به صورت قابل ملاحظه اي بهتر شده و كاربران ايراني نسبت به قبل اينترنت پرسرعت تري در اختيار دارند.قيمت اينترنت نيز بسيار كاهش يافته و اين باعث شده تمامي قشر هاي جامعه بتوانند از اينترنت مناسب استفاده كنند و به دنياي مجازي وصل باشند.شركت هاي زيادي نيز براي ارائه خدمات اينترنت در ايران وجود دارد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.